•  آن چه زیباست عزیز نیست آنچه عزیز است زیباست.
• بدست آور آنچه را که نمی توانی فراموش کنی و فراموش کن آنچه را که نمی توانی بدست آوری.
• آن کسی را که دوست داری رهایش کن اگر به سوی تو بازگشت بدان که تو را دوست دارد وگرنه بدان که از اول از آن تو نبوده است.
• اگر نتواستی کسی را فراموش کنی به خاطر آن است که او هم تو را فراموش نکرده است.
• از دست دادنِ امیدی پوچ و آرزویی محال خود موفقیت و پیشرفت بزرگی است.

       ادامه سخنان گرانبها در ادامه مطلب....

به گزارش سرویس علمی جام، رازیانه گیاهی دوساله که تا ارتفاع 2 متر رشد می‌کند و ریشه دوکی شکل دوشاخه دارد. رازیانه ضد نفخ،خلط آور ،ضد اسپاسم و آرامش‌بخش می‌باشد. رازیانه طبع گرم و خشکی دارد. در طب سنتی ایران، از آن به گیاه ضدبلغم و صفرا یاد می شود.

تمام بخش‌های مختلف این گیاه یعنی دانه، برگ و ریشه آن خوراکی است، ولی روغن حاصل از دانه‌‌های رازیانه، سمی است و حتی مصرف کم آن، می‌تواند به ایجاد دانه‌های پوستی، مشکلات تنفسی و حالت تهوع منجر شود.

در دوران بارداری و شیردهی، مصرف این گیاه ضرری به همراه ندارد و داروخانه‌های گیاهی ایران به شکل‌های مختلف (مثل قطره آنتی‌میگرن، شربت توسیان، شربت تیسیان، پودر ژنرال تونیک، قطره سنکول، سنالین، منتازین و لوسیون تقویت موی سنیره) موجود هستند که داخل تمام این محصولات رازیانه وجود دارد.

مقدار مصرف روزانه رازیانه، به طور متوسط حداکثر 5 گرم یا یک تا سه استکان عرق آن توصیه می‌شود و برای اینکه نتیجه درمان مشخص شود و گیاه خواص درمانی خود را به جای بگذارد، حداکثر 40 روز زمان نیاز دارد.

ترس از عشق، ترس از زندگی است و آنان كه از عشق دوری می كنند مردگانی بیش نیستند.برتراند راسل 

اگر تمامی ما قدرت جادویی خواندن افكار یكدیگر را داشتیم، نخستین چیزی كه در دنیا از بین می رفت عشق بود. برتراند راسل

آرمانهای ما فقط با درآمیختن با جهان به ثمر می رسند و چون از جهان جدا شوند عقیم می مانند. اما آرمانی كه از حقیقت بترسد یا از پیش بخواهد كه جهان موافق خواهشهای او باشد توانایی این آم یزش را ندارد.  برتراند راسل

هرگز حاضر نیستم به خاطر عقایدم بمیرم، چون ممکن است عقایدم اشتباه باشند. برتراند راسل

بینش نسنجیده و نیازموده برای فراهم آمدن حقیقت كافی نیست، هر چند كه بسیاری از مهمترین حقایق نخست به این صورت تجلی كرده اند.برتراند راسل

مردم متوحش مردم سخت گیرند.برتراند راسل

كمتر رخ می دهد كه ترس، عمل عاقلانه ای را باعث شود و بیشتر منجر به عملی می شود كه آن خطری را كه ترس از آن برخاسته افزایش می دهد. برتراند راسل

دلایل این ناتوانی مسخره و اندوهبار در اینكه چنان رفتار كنیم كه منافع همگان حكم می كند، در امور خارجی نیست، بلكه در طبیعت عاطفی خود ماست.برتراند راسل  

همكاری جهان با فن و صنعتی كه ما امروز داریم می تواند فقر را از میان بردارد و می تواند مرتبه ای از سعادت و رفاه را برای همه ی نوع بشر فراهم كند كه بشر هرگز به خود ندیده است. برتراند راسل 

جوهر عرفان چیزی نیست جز گونه ای قوت و عمق احساس نسبت به باورهایی كه انسان درباره ی جهان دارد. برتراند راسل 

انسانی كه امید و آرزویش از حدود زندگانی شخصی فراتر رفته باشد مانند انسانی كه آرزوهایش محدود باشد در معرض ترس نیست. برتراند راسل

اگر بنا باشد كه جهان از فاجعه هایی كه آن را تهدید می كنند جان به در برد مردمان باید بیاموزند كه دامنه ی همدردی شان را گسترده تر سازند.برتراند راسل

بذر اندیشه و فكر بپاش، عمل و نتیجه درو كن. برتراند راسل

من نمی‌دانستم كه تو را دوست دارم، تا اینكه آن را از زبان خودم شنیدم. برای لحظه‌ای اندیشیدم: "خدایا من چه گفتم؟" و سپس فهمیدم كه آنچه درست است را گفته‌ام.   برتراند راسل

زندگی كردن بدون برخی از چیزهایی كه می‌خواهید، بخش ضروری شادمانی است. برتراند راسل 

راز شادمانی در این است: بگذارید دلبستگی‌های شما تا حد امكان گسترده باشند. بگذارید واكنش‌هایتان نسبت به چیزها و اشخاصی كه به آنها دلبستگی دارید، به جای دشمنانه بودن، تا حد امكان دوستانه باشد.  برتراند راسل

اگر خوب زندگی كنی به حتم شاد نمی شوی، اما اگر شاد باشی خوب زندگی خواهی كرد.برتراند راسل

در هر لحظه، یك چیز یگانه و تازه نهفته است.برتراند راسل

متأسفانه بسیاری از مردم پس از این‌که به دامان شوربختی درافتادند، به سعادت از دست‌رفته خویش پی می‌برند. برتراند راسل

وقتی که از تلف‌کردن آن لذت می‌بری، وقت تلف‌شده نیست. برتراند راسل

هدف حاکمان سياسي بشري کسب قدرت هرچه بيشتر است همچنانکه قانون جاذبه، در اجسام، حاکم است. برتراند راسل

اگر انسان را معجوني از فرشته و حيوان بدانيم حقّاً درباره حيوان بي انصافي کرده ايم پس چه بهتر است که او را ـ ترکيبي از فرشته و شيطان بدانيم. برتراند راسل

وقتی روز بدی دارید همیشه یادتان باشد که کس دیگری روز بدتری داشته است،

شکرگزار داشته هایتان باشید ...

عشق.

طالب دیدار خورشید هستی٬

حتماً به آن میرسی٬

اما ابتدا باید شهامت سوختن را داشته باشی !

نمی توانی بدون مردن به نور برسی٬

زیرا نفس ظلمت است٬

و به علاوه٬ خورشید جایی بیرون از تو نیست٬

بلکه در درون تو متولد می شود٬ وقتی که همه چیز می سوزد.

هنگامی که "خود" روشن است- چراغ آن است.

ترس از مردن همان تاریکی است٬

پریدن به درون مرگ روشنایی است.

بمیر٬ تا به فهم این نکته برسی!

محو شو٬ تا حقیقت را بیابی.

به همین دلیل است که می گویم:عشق٬ نیایش است-

این نخستین درس درباره مرگ است.

همیشه با هم یکدل و صمیمی بمانید تا اتحادتان موید و پایدار بماند

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

حرمت قانون را بر خود واجب شمارید و خصایل و سنن قدیمی را گرامی بدارید

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

هر برادری که از منافع برادر خود مانند نفع خویش حمایت کرد به کار خود سامان داده است

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

به احترام روح من که باقی و ناظر بر احوال شماست به انچه دستور میدهم عمل کنید

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند…

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

انان كه با افكاري پاك و فطرتي زيبا در قلب ديگران جاي دارند را هرگز هراسي از فراموشي نيست چرا كه جاودانند

 * * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

فرمان دادم تا بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت و کسب افتخار ایران زمین مغلوب شده باشم

*جهان به آن نیرزد که پریشان کنی دلی را.
* فرو رفتن در غم و اندوه هیچ کس را در دین مومن نمی‌سازد.
* کار نیکی که برای دیگران انجام می‌دهید، وظیفه نیست بلکه یک نوع لذت است که برای شما سلامتی و آرامش خاطر به ارمغان می‌آورد.
* بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند و پارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند.
*شریف ترین دل‌ها، دلی است که اندیشه آزار کسان در آن نباشد.
*خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد.
* هر عمل بزرگ از فکر بزرگ سرچشمه می‌گیرد.
* نیکی و سود خویش را در زیان دیگر کسان مخواه.
* آن چه را که می‌شنوید با عقل سلیم و منش پاک و روشن بسنجید و آن گاه بپذیرید.
* نیک می‌دانم که هیچ نیایشی نیست که از جان و دل برآید و بی پاسخ بماند.
* اگر می‌خواهی با خداوند یکی شوی، نگاهی به پیرامونت بینداز و به اندرون خود بنگر.
*زننده‌ترین حیواناتی که من تا کنون دیده ام چاپلوسانند، آنها از دوست داشتن سر در نمی‌آورند و فقط تقلید عاشق شدن را می‌کنند.
* تنهایی می‌تواند قابلهء زادن اندیشه‌ای بزرگ باشد، اما جایی می‌توانی به تنهاییت اطمینان کنی که اندیشه‌ی نیک، در آنجا خانه ساخته باشد.
* همسایه ی خود را مانند خود دوست بدار، اما ابتدا خویش را دوست تر بدار چرا که انسانی که به خود احترام گذاشت، به خالق خویش احترام گذارده است.
* حسن بلند پروازی در آن است که انسان را پر جنب و جوش نگه می‌دارد، اما اگر این بلند پروازی باعث گردد که انسان از واقعیت های روزمره دور بماند، آن دیگر بلندپروازی نیست بلکه کوته نظری است.
* برای آدمی ‌در زندگی، هیچ خیری بالاتر از پاکیزگی نیست. این پاکیزگی همان است که از قانون اهورمزدا به دست می‌آید، و پاکی و پاکیزگی قانون دین من است.
* خدای زرتشت بخشایشگر و پر جوشش است  پس از کسی که می‌بخشد، نباید ترسید، تنها چیزی که باید از آن ترسید همان «ترس» است.

در ازل پرتو حسنت و تجلی سر زد -عشق پیدا شد آتش به همه عالم زد
آتش عشق گرمی بخش و دارای بالندگی و زندگی ساز است .اشو زرتشت نور یا آتش را برای پرستش سو ی نماز گزینش می کند.خرد نیز نمادی از روشنایی و فروغ است،پرتویی که با آن روشنایی راه زندگانی پدید می آیدو آدمی را به هدف یعنی عشق به آفریدگار و هستی می رسدو رسیدن به عشق اهورایی در اصل و آغاز راه سوز وگداز آمیخته به آتش است،نه آتشی سوزاننده و خاکستر کننده است بلکه آتشی روانساز و اندیشه ساز و پویاست.

الهی آتش عشقم به جان زن شرر زان شعله ام بر استخوان زن

چو شمعم بر فروز آز آتش عشق در آن آتش دلم پروانه سان زن

ز آتش که نماد دین زرتشت درس بگیریم

فراموش نکنیم که شعله های فروزان آتش در همه حال برای ما درس هایی آموزنده دارند .

نخست این که ما نیز همچون شعله های فروزان آتش باید پیوسته روی به سوی بالا داشته باشیم و بکوشیم تا به یاری اهورا مزدا در راه کمال و پیشرفت در زندگی گام های مثبتی برداریم .

دوم این که در زندگی مانند آتش پویا و زاینده بوده و پیوسته در کوشش و جنبش و پویش باشیم.

سوم این که بکوشیم تا همچون آتش به دیگران گرمای عشق و محبت و مهربانی هدیه کنیم.

چهارم این که همچون آتش ، با سیاهی ها پیکار کنیم و محیط اطراف خود را روشن کنیم .برای این کار باید ابتدا خود آگاه باشیم و سپس دیگران را آگاه کنیم.

پنجم این که همچون آتش همه این کارها را در کمال آرامش انجام دهیم و محیطی همراه با آسودگی و آرامش برای خود و دیگران فراهم آوریم.
 

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} • راه يكي است و آن راه راستي است. • راستي يگانه فضيلت است. • راستي ، شادماني است و شادماني از آن كسي است كه هميشه راستگوو درست كردار باشد. • كشور شادماني و جاودانگي از آن كسي است كه در زندگي خويش با دروغ بجنگد و آن را در بند نموده ، به دست راستي سپرد. • راستي ، دروغ و دروغگو را تباه مي سازد . • پيروان راستي بايد از دروغ پرستان دوري كنند. • ما مي ستاييم و درود مي فرستيم (به)سخنان راستي كه همواره پيروزمند بوده و سراسر نفاق و دروغ را در هم بشكند. • اي راستي ، كي به تو خواهم رسيد؟كي مانند دانايي از ديدن منش نيك و پاك خشنود خواهم شد. • اي راستي به سوي من آي و پناه متين من باش. • ما زناني را مي ستاييم كه از پرتو راستي ممتازند. • اراده ي اهورا مزدا با راستي يكسان است. • وقتي كه با كمك راستي بر دروغ چيره مي گرديد، وقتي كه پرده ازروي زشتي ، جهل و نادرستي كه مدتي بر خداوندگاران دروغ وفرومايگان ، فرمانروايي داشتند برداشته مي شود آنوقت اي خداوند من، موسم بهار ستايش تو مي رسد و پيغامت ميوه هاي شيرين و لذيذ خودرا به بار خواهد آورد. • اي اهورا مزدا!كسي كه با انديشه و يا گفتار و يا اعمال نيك به ضد دروغ و پيروانش بجنگد و كسي كه مردم را به راه راست هدايت كند،بهترين فديه را از عشق پاك خويش بتو نياز مي كند. • تا مرا ، تاب و تواني هست تعليم خواهم داد كه مردم به سوي راستي روند. • ما خواستاريم مانند كساني به سر بريم كه مردم را به سوي راستي راهنمايي مي كنند، تا انديشه ي ما به آنجايي كه سرچشمه ي دانايي است پي برد. • سخن راست بگو و متلاشي شو. • با دروغ ها وبدي ها بستيز. • فقط حكومت راستي مي تواند جهان را آباد سازد. • آن كسي آيين پاك دينان را تباه مي كند كه زمين و خورشيد را باچشماني روشن نگريستن ، از بدترين كارها مي شمرد. • بهترين راه پرورش روان ، انديشيدن در خاموشي است. • من به تو ميگويم ، ببين اي اهورا مزدا (خدا)، من آن شادماني را مي خواهم كه يك معشوق به عاشق خود ارزاني مي دارد، مرا از راه راستي به سرمايه ي منش نيك راه نما! • واين از تو مي پرسم اي اهورا مزدا (خدا)،چگونه از راه تو ، اي مزدا(خدا)به خواست خود خواهم رسيد و به تو پيوسته با تو يكي گردم. مرا به سوي رسايي و جاودانگي راه نما! • اگر مي خواهي با خداوند يكي شوي نگاهي به پيرامونت بينداز و به اندرون خود بنگر. • نيكي و بدي وجود خارجي ندارد هر چه هست در انديشه ي مردم ونتيجه ي واكنش فطرت آدمي به حوادث است. • هر آن چيزي كه اجتماع آدمي و انجمن مردم را شاد و آباد مي سازد نيك است و برعكس آن بد. • خرسندي از آن كسي است كه براي دانايان پيام راستي را فراگويد • پاداش راست كاران خوشي است. • خرسندي براي كساني است كه از آيين راستي پيروي مي كنند. • كسي كه از راست كار پيروي مي كند در روشني جايگاهي براي خود خواهد گزيد و كسي كه دروغ كار است عمر درازي را در تيرگي با آه و ناله سپري خواهد كرد. او و وجدانش به توسط كردارش به چنين سرانجامي مي كشاند. • حقيقت ، برترين كارمايه انسان است و سعادت از آن كسي باد كه خواستار حقيقت است. • اگر دروندي (تباهكاري)از كسي ياري خواست بايد به ياري وي بشتابي و او را از گمراهي بدرآري. • شيدايي زلال ، شايسته ي كسي است كه خواستار بهاران مشترك است. • همگي گوش فراداريد كه جاذبه ي حياتي شما در طريقت وهومني(منش نيك ، دين راستين و انديشه و تعقل )بايد باشد پس از يكديگر دراين مورد سبقت بگيريد. • زندگي ظهور زلال زيبايي و مهرباني هاست ، با هم مهربان باشيم. • در همسايگي راستي و ورشنايي است كه خلوص به جلوه مي كيد وخضوع در مقابل خلايق سر آغاز ثمر هاي فراوان است. • بدا بر بدان و پتيارگان كه بي خبر از نصرت آن حقيقت لايزالند. • انسان از گاه زاده شدن تا مردن مي بايد پيوسته در راه رسايي خويش بكوشد. • رفتار هر كس چه خوب و چه بد ، به خود او باز ميگردد. • خورشيد و مهر را به انديشه و روان خود ببريد و آن را بپرورانيد وبيالاييد كه اگر چنين كنيد آنگاه خواهيد ديد كه خورشيد و مهر انديشه و روان و دل شما سر بر خواهد زد و شما خود خورشيد خواهيد شد ونخست دل و جان خود و سپس جهان را روشنايي خواهيد داد. • خداي زرتشت بخشايشگر و پر جوشش است و از كسي كه مي بخشد نبايد ترسيد ، از تنها چيزي كه بايد ترسيد همان ترس است. • در دل كسي كه ترس و زبوني و خواري نيست بر زبان او هم دروغ نيست . • كاري كه به خرد انجام گيرد به پشيماني نمي انجامد و خرد من در هركاري راهنماي من است. • چون آگاه شديد آنچه را كه آموختيد به ديگران بياموزيد و آن را بگسترانيد. • هر چقدر انديشه را بپرورانيد به همان اندازه شكوفا مي شود . • تقواي واقعي در قلب نهفته است. • روان سالم در تن سالم است. • رفتن به دنبال لذات جسمي شر است اما آنچه كه از آن منفورتر جلوه مي دهد از دست دادن (چشم چراني)تعادل و غرغ شدن در شهوات چشمي است. • تنها عبادت و راه خشنودي اهورا مزدا،انجام كردار نيك و پارسايي است كه بدي و بدان را براند. • برنامه ي من مبارزه با كساني است كه جهان اشايي (با نظم و راستي)را تباه مي كنند. • كسي كه راه راستي را برگزيند از بدبختي و ستم و تيره روزي وافسوس و دريغ دور مي ماند و به آسايش و فراغت و با نعمت ، بركت و شرافت زندگي مي كند. • در نتيجه ي كردار نيك است كه اين جهان مي بالد و پرورش مي يابد و خداوند زمين را آفريده كه بر اثر كار و كوشش ما بپرورد و براي ما شادي و نيك بختي پديد آورد. • گمان مبريد كه من شما را به كشتن غرايزتان رهبري مي كنم من تنها شما را به معصوم نگاهداشتن غرايزتان مي خوانم. • در دوره اي كه از آن اوباش است بهتر است اعتماد و انديشه تان راپنهان كنيد . • بيش از ميزان نيرومندي خود متقي و پرهيزگار مباشيد ! واز خودتان چيزهاي غير ممكن نخواهيد ! • در ذهن خود بد و خوب را از هم جدا كنيد و با ياري گرفتن از انديشه در مورد آنها قضاوت كنيد. • راستي سرچشمه ي همه ي نيكي ها و پاكي هاست. • در هيچ انجمني گفتار بيهوده مگو،مانند پدر نامور باش،هرگز مادر را ميازار و با راستي كامياب و كامروا باش . • اي خداوند من ، به توسط راستي ما را در پناه خود گير تا ضمير پاك ومنش نيك به سوي ما روي آورد. • كي اي مزدا ، سپيده دم به در آيد و نوع بشر به سوي راستي روي كند!؟ • ما خواستاريم در طيف كساني باشيم كه بشر را به شاهراه راستي راهنمايي مي كنند. • من مي خواهم غفلت زدگان را خشنود سا خته به راستي و نيك پنداري راهنمايي كنم. • يگانه آرزوي من ،بخشش (پاداش)راستي و درستي است. • هر كسي را كار نيكو از دست بر نيايد ، مگر انديشه هاي پاك داشته باشد و سود خود را در آسايش ديگران داند،چنين كسي خود بسوزد تامردم را پرتو بخشد او را نام رادمردي و خير انديشي در خورده است كه نيكي را براي فروزه ي نيكي و دهش را بي چشم داشت پاداشي انجام دهد. • بدي سزاي بد كاران ونيكي پاداش نيكو كاران است. • اهورا مزدا از خرد كامل خود اعمال هر كسي را به حساب آورده ودر روز واپسين به خوبي قضاوت خواهد كرد. • كسي كه خواهان راستي را خشنود سازد و از انسان و ستوران پرستاري كند چنين كسي را خداوندگار خرد دلشاد خواهد كرد. • اي مردان و اي زنان ما ! راه راست را در يابيد و پيروي كنيد . هيچ گاه دروغ و خوشي هاي زود گذر ي را كه تباه كننده ي زندگي است نگرديد،زيرا لذتي كه با بدنامي همراه باشد چون زهر كشنده اي است كه به شيريني در آميخته و همانند خودش دوزخي است. • به توسط راستي ، فروغ منش پاك را به دست مي توان آورد. • خوشي براي پيروان راستي است و ناخوشي براي پيروان دروغ. • راستي به سوي ضمير پاك رهنماست . • بهترين كمال ، نيل به نعمت راستي است . • بهترين لذت زندگاني ، عمل بر طبق قانون راستي است. • حكومت راستي باعث آبادي زمين و خوشي جهانيان است. • راستي و ضمير پاك و عشق پارسا آخرين خوشي را نصيب ما مي سازد. • كسي كه پيرو راه نيك است و هميشه اشا(راستي )را در نظر دارد وبه كردار مي آورد ، به زندگي دلخواه دست مي يابد. • راستي تنها در راست گفتن نيست، كردار راست و انديشه ي درست هم جزو قلمروي راستي است. • پروردگارا كسي كه انديشه اش نيك يا بد باشد ، كردار و گفتار ووجدان او نيز به نيكي يا بدي خواهد گراييد.راهي را كه انديشه با آزادي اختيار كند اراده و پيمان نيز از آن پيروي خواهد كرد و با آن هماهنگي خواهد داشت ، بنا به حكمت تو اي مزدا سرنوشت آنها از هم جدا ومتمايز خواهد بود. • اي خداوند خرد مرا از بهترين گفتار و كردار بيا گاهان تا در پرتو اين آموزش با انديشه اي روشن و قلبي پاك ستايشت را به جاي آورم ، اي هستي بخش بزرگ با نيروي خويش چنان ساز كه از يك زندگي نوين و سرشار از راستي بهره مند گردم. • اي اهورا مزدا ،خداوند جان وخرد ، آن گاه تو را پاك و مقدس شناختم كه تو را سر آغاز زندگي و ازلي يافتم .زماني كه براي انديشه و گفتارو كردار نيك پاداش معين فرمودي و در پرتو خرد و حكمت خويش مقرر داشتي كه بدي از براي بدان و نيكي از براي نيكان خواهد بود واين امر تا روز واپسين و پايان هستي ادامه خواهد داشت. • اي اهورا مزدا شخص خردمند و هوشيار و كسي كه با منش خويش حقيقت را درك كند از قانون ايزدي آگاه است و با نيروي معنوي ازراستي و پاكي پشتيباني كرده و گفتار و كردار خود را جز به راستي نخواهد آراست و در راه گسترش راستي گام بر خواهد داشت. چنين كسي نيست به تو اي مزدا وفادار و شايسته ترين يار و مددكار مردم به شمار خواهد آمد. • عبادت فقط و فقط انجام كارهاي خوب ونيك و اشايي است. • به جهان چشم گشودن در دست ما نيست و از آن چشم بستن هم دردست ما نيست ولي به جهان باچشم روشن نگريستن چرا. درباره ي كاروكوشش ونفي كاهلي • هيچ گاه انديشه وري و معني پيشگي را از كار تني جدانكنيد. • اگر كار درست و درخور كردي زندگي بر تو گوارا مي شود ، اگرنكردي زندگي بر تو تلخ مي گردد . • اي ((كي گشتاسب ))آموزش دهنده ،چيزي نمي تواند به تو ياد دهد مگر آنكه تو كوشش كني و پنجره ي عقلت را بگشايي. • پايه ي دين و آيين من كاروكوشش براي آبادي جهان است. • انسان بدون كاركردن مانند آهني كه در جاي نمناك نهاده بشودازبيكاري زنگ مي زند و مي كاهد و مي پوسد. • من همواره با ديو تنبلي مبارزه خواهم كرد زيرا كاهلي روان مرا مي خورد . • انسان سازنده است و تا واپسين دم زندگي بايد كاركند،كاركردن هم مايه ي آسايش زندگي و هم مايه ي آرامش تن و هم سرچشمه ي آسايش اجتماع است. • از جهان ديده ها و شنيده ها ياري بگيريد و هر چيز را كه در اين جهان است در يابيد و اين كار را بكنيد پيش از آنكه رويداد بزرگ فرا برسد. • بيكاري كشنده ي پارسايي و مايه ي آشفتگي انديشه و نابساماني روان و ناهنجاري رفتار و بينوايي وتنگدستي و گرفتگي است. • هرگز كار امروز را به فردا ميفكنيد. • به كاري كه در آن گناه و ننگ و بدنامي هست نزديك مشويد. • هر كاري را بجا وبهنگامش انجام دهيد. • كاهلي را از خود دور ساز وگرنه تورا از كردار نيك باز خواهد داشت. • كار آفريننده ي همه ي ارزشهاست، پس با كار ارزش خويش را افزايش دهيد. • نان از كار خويش بخوريد و بهره ي كار ديگري را نرباييد. • بهترين سرمايه، سرمايه اي است كه تراويده از كار ودسترنج آدمي باشد. • پيوسته كار كن و دكان خود را به اميد گنج مبند. • دنيا را رها مكنيد و عزلت نگيريد چرا كه هدف ساختن مجدد دنيا است، دنيايي در پرتو اشا (راستي)وبدور از بيماري و مرگ. • كار كنيد وجهان را با كار خود بسازيد كه هر چه نيكي و خوشي هست در اين جهان است. • كوشا و ميانه رو باش و ناني بخور كه از راه نيك به كف آورده اي . • از كاهلي بر حذر باش تا از انجام وظيفه و اعمال شايسته اي كه بايد انجام دهي خودداري نكرده باشي. • هر كس چيزي خورد كه از كاروكوشش خود به دست نياورده باشد چنان ماند كه سر ديگري را در كف گرفته و مغزآن را مي خورد. در باره ي عشق و دوستي • بگذاريد عشق به زندگي شما عشق به بزرگترين اميدتان باشد و بگذاريد كه عالي ترين اميد شما عالي ترين نظر شما درباره ي زندگي باشد. • بشر موجودي است كه بايد بر خود غلبه كند و با خويش دوست باشد. • كسي كه در پي دوستي مي گردد بايدستي حاضر به مبارزه در راه آن دوست باشد و براي مبارزه در راه او ،شخص ناچار است كه دشمن كسي شود. • با قبول دوستي بايستي قبول دشمني را هم نمود زيرا آيا ممكن است كه به دوستي بپيونديم ولي جانب او را نگيريم و از او پشتيباني نكنيم؟ • آيا مي تواني برهنه در مقابل دوست خود ظاهر شوي؟ آيا به منظوراحترام به دوستت خود را آن طور كه هستي به دوست خود نمي نماياني؟اگر چنين كردي او از تو خواهد گريخت. • بگذار كه همدردي تو نسبت دوستت در زير يك پوست ضخيم پنهان گردد در اين صورت است كه همدردي تو ظرافت و لطف پيدا خواهد كرد. • در جام گواراترين و بهترين عشق ها هم تلخي يافت مي شود و بدين نحو شما مشتاق و آرزومند زبر مردو آفريننده مي شويد. • بگذاريد هدف امروز شما چيز هاي آينده و دور باشد ، از راه عشق به دوستت ، به عشق زبر مرد مي رسي وآن را هدف امروزي خود قرارمي دهي. • از ساده لوحان مقدس نيز بر حذر باش !زيرا تنها آن چيزهايي رامقدس مي شمارند كه ساده باشد، آنها از بازي با آتش لذت مي برند به خصوص هنگامي كه آن آتش براي سوختن مخالفين به پا شده باشد. • بدترين دشمن تو همواره نفس توست. • بگذاريد عشق شما با شجاعت آميخته باشد،آن كس كه شما را مي ترساند با عشق تان مورد حمله قرار دهيد. • بگذاريد افتخار شما در عشق تان باشد،يك زن شرافتمند چيز ديگري را مهم نمي شمارد. • بگذاريد افتخار شما در اين باشد كه همواره بيش از آنچه مورد علاقه هستيد علاقه مند باشيدو هرگز مرتبه ي اول را از دست ندهيد. • هزار بار خشمناك شدن شما بر شرمنده كردن طرف رجحان دارد. • واي بركساني كه عاشق اند ولي نمي توانند بر ترحم خود مسلط باشند. • حتي خداوند نيزبي جهنم مخصوص خود نيست،جهنم او عشق او نسبت به بشر است. درباره ي اراده و اختيار • بشر آزاد است كه راه نيكي و يا بدي را انتخاب كند ، افتادن او دردوزخ از سر تصادف نيست. • هرگز انديشه ي خويش را به كسي تحميل نكنيد، همه ي تلاش وكوشش تان در راه زاياندن و شكوفاندن انديشه ها باشد. • انسان آزاد است به اشا(راستي)خدمت كند و يا عمر خود را صرف دروج (دروغ) بنمايد.اوشخصا"مسئول خوشبختي خويش است. • در آيين مزديسنا (پيروان راستي و زرتشت)هيچكس حتي اهريمن گناهكار آفريده نشده است و تبهكاران (حتي اهريمن)به اختيار خويش بدي را برگزيده اند. • به وسيله ي شناخت و درك نيك است كه در پناه اهورا مزدا بردشواري هاي زندگي پيروز مي شويم. • همه از روي انديشه و خرد راه خود را برگزينيد كه بهترين كار است. • آموزگار و رهبر پاك و با اراده چونان پلي است كه مردم را به سوي يك نظام اشايي (با كانون نظم و راستي)راهنمايي مي كند. • كسي كه پيرو نيك است و هميشه اشا(راستي)را در نظردارد و به گفتار مي آورد به زندگي دلخواه خويش دست مي يابد. • اينك گوش فرا داريد و سخنان مرا بشنويد اي كساني كه براي شنيدن اينجا آمده ايد....مردوزن بايد راه خود را با رايزني و انديشه برگزينندو اين چنين است آموزشهايم. • آفريدن ، بزرگترين وسيله ي نجات از رنج مي باشد و بار زندگي را سبك مي سازد ، در واقع اراده ي من نجات دهنده و تسلي بخش من است. • اراده انسان را آزاد مي سازد ، اين است شريعت حقيقي اراده و آزادي و چنين است تعليم زرتشت در اين باره. • دريغا كه هر محبوسي ديوانه مي شود ! وبه همين نحو هم اراده ي محبوس خود را چون ديوانه ها به طور احمقانه اي رهايي مي بخشد.بدينسان اراده ي رهايي سازنده مبدل به يك آزاردهنده مي گردد.چون دسترنجي به گذشته ندارد انتقام خود را از آنچه هست مي گيرد. • اختيار و تصميم مردانه تان اين باشد كه اگر مجبور شديد رنج و اندوه را بر خود هموار سازيد تا ديگر ناچار نباشيد خود را دائماً از فريب خوردن در امان نگه داريد. • كسي كه نمي خواهد در بين مردم از تشنگي بميرد بايد بياموزد كه ازهر پياله و جامي ، بنوشد.كسي كه مي خواهد در بين مردم پاك بماند بايستي بياموزد كه چگونه خود را حتي در آلوده ترين آب ها تطهيركند. • آن كسي كه نمي تواند خود فرمان دهدبايد فرمان برد بسياري ازاشخاص مي توانند به خود فرمان دهند ولي بدان پايه نمي رسند كه نفسشان فرمانبر آنان شود مگر با اراده ي محكم خويش. • اراده ، موجب آزادي است زيرا خواستن ، آفريدن است. • آن كسي كه ملول است از خوداراده اي ندارد و ديگران براي اوتصميم مي گيرند. • من طالب يك وجب زمينم كه روي آن بايستم و با اراده ي خودم زندگي كنم.براي وجدان واقعاً معنوي ، كوچكي و بزرگي معني ندارد. • اراده و ميل نيمه كاره را رها كنيد و حتي در بيكاري هم ، چون درهنگام كار مصمم باشيد. • اگر ميل يا خواهشي از فرمان تو سر باززد بزرگترين دشمن آدمي مي گردد. درباره ي علم و دانايي • دانا بايد از دانش خود به ديگران بدهد. بيش از اين نشايد كه نادان سرگشته بماند.تو خود اي ((مزدا))در راه پاك منشي ، آموزگار ما باش. • در نزد شخص دانا تمام غرايز مقدس اند. • مرد دانا كسي است كه علاوه بر توانايي دوست داشتن دشمنانش ، بتواند دوستان دشمن اش را باز شناسد. • بدترين پاداش يك استاد اين است كه شاگردنش تا ابد در حال شاگردي وي باقي بمانند. • بر حذر باشيد كه مبادا نادان ها دنيا را در سيطره ي قدرت خويش بگيرند و دانايي جرم تلقي شود. • از دانا مستقيما" نبايد طلب علم كني كه دچار وهمي منت بار شوي بلكه بايد خودت بر اساس ظرفيت و توانايي ات ميوه هايي از درخت معرفتش بچيني. • دانستن براي كسي كه اراده ي شير دارد لذت انگيز است. • بهتر است كه انسان چيزي را نداند تا بسياري چيزها را نيمه بداند. • بهتر است كه با عقايد و انديشه ي خودمان يك ابله باشيم تا اين كه با عقايد ديگران يك مرد دانشمند به حساب كييم ، كه كوركورانه زندگي كردن عين جهل است. • مردمان نيمه ي عالم و كساني كه در رشته ي خود مشكوك و نامطمئن و مه آلودند نفرت انگيزند. • گزينش درست كار دانايان است و بس. درباره ي شادي وخوشبختي • خوشبختي خود را در خوشبختي ديگران بجوييد. • خرسندي ازآن اوست كه به ديگران خرسندي بخشد. • ما خواستار شادي مزدا (خدا)هستيم. • خواستار آن خوشي هستيم كه معشوق به عاشق مي دهد. • شادي و خوشي،شايد در زهدان مادر است يعني همان بهشتي كه مردمان براي دست يافتن به آن حسرت مي خورند ، اما انسان نمي تواند پيوسته در زهدان و بهشت بماند چرا كه در بهشت انديشه و نيروي جستجوگري آدمي بود كه سر انجام او را به تكاپوواداشت وگندم ممنوعه را چيد و به زمين سرشار از جهد انديشه پا نهاد . درواقع اين زمين بود كه از انديشه،كار كشيد و او را بارور كرد،نه بهشت. • به زيبايي و شادي خود برسيد چرا كه خدا هم زيباست و شاد است ومردمي اينگونه را دوست مي دارد. • موميايي غم و اندوه ، هيچكس را به شريعت ، مومن نمي سازد. • وقتي ما راه شاد بودن را آموختيم ، صدمه زدن به ديگران و رنج دادن ديگران را بهتر از ياد خواهيم برد. • مهمترين ايام ما پر سرو صداترين ساعات ما نيست بلكه آرامترين وشادترين آنها است. • شخصي نبايد جاي كه خوشي به مردم نمي دهد توقع خوشي داشته باشد. • زندگي يك چاه آب لذت و خوشي است ولي براي كسي كه همت بهره وري از آن را ندارد يك شوره زار است. • غم و رنج، زندگي آدمي را به آشفتگي مي كشاند، اما بعضي رنجها تطهير دهنده است چون رنج كشيدن براي شادي و آزادي. • آن خوشي از تباهي و تيرگي به دست آيد مايه ي اندوه است. • هر كسي كه در راه پيشرفت و سازندگي جهان و استقراراشا(راستي)از منش نيك خويش پيروي كند همانند كسي است كه بيشترين زمين را زير كشت دارد و در نتيجه خوشي و شادماني را درو خواهد كرد. درباره ي ازدواج و تشويق به آن • در ازدواج تو بايدفراتر از خود را بسازي و بپروري ،ولي پبش از بدنيا آوردن فرزندي و يا حتي پيش از ازدواج كردن بايد خود را خوب ساخته باشي و در جسم و روح كامل باشي . • سخن من با شما است،اي نوعروسان و اي شاه دامادان ، آن را درمغزخود جاي دهيد و اين را درست دريابيد ، در زندگاني منش نيك را به كار ببنديد، بشود كه هر يك از شما در راستي از ديگري سبقت جويد. • تو بايستي سعي كني تا به وسيله ي ازدواج ، نسل آينده ي خود را به سوي بالا براني ، ازدواجي بر اساس عشق و منطق . • ازدواج را من اراده ي دو نفر براي ايجاد شخص ثالثي كه پس از آفرينش بر هر دوي آنها برتري داشته باشد مي دانم. • اي كاش ، عشق شما نسبت به زنان و عشق آنان نسبت به شما جنبه ي همدردي و تمايل نسبت بصفات حسنه ي يكديگر باشد و آنگونه نشودكه بعد از عروسي هر دو به حيوان بي تميزي تبديل شويد كه به يكديگر نگاه كالايي دارند. • طلاق خيلي بهتر از سر فرود آوردن و دروغ گفتن در هنگام زناشويي است. • من همواره جفت هاي نا جور را بدترين انتقام گيرندگان يافته ام! آنها براي اين كه خود نمي توانند تنها زندگي كنند همه ي جهان را وادار مي كنند كه فديه ي عمل آنان را بپردازند. • همواره دوتا بودن امري خطير است!به همين دليل ازدواج امري مهم و قابل توجه است. • ابديت ، بهترين زني است كه من دوست مي دارم از او صاحب بچه شوم. درباره ي دروغ و كردار بد • كساني كه از كارهاي آباداني جهان جلوگيري مي كنند، سر انجام زبون كردار مي گردند و به خانه ي دروغ كشيده مي شوند. • كساني كه با كردار بد خود زندگاني مردم را تباه مي سازند هميشه درخانه ي دروغ بسر خواهند برد. • روان دروغكار هميشه ، لرزيدن مي گيرد ،زيرا گفتار و كردار بد اوست كه راه راستي را براي او تباه مي سازد. • پس هيچكس از شما به گفته ها و آموخته هاي دروغكار گوش ندهد ،زيرا او بيگمان خانه ، دهستان ، شهرستان و كشور را به آزار و حتي مرگ مي دهد. • دروغ بايد كاسته شود، يكسره آن را زير و رويي دوباره مي بايد كرد،وتو،اي بد فعل دروغ تبار، مي بايد كه گم شوي. • جهل و خيانت را از اين خانه ي قديمي برانيم ، چرا كه هيچ انساني ، دژخيم به دنيا نمي آيد. • زندگي را با پندارهاي نادرست و با كژروي و كژانديشي از دست مدهيد. • عيب هايي خويش را بازجوي و آنها را از خود بزداي. • اي جوانان و اي دوشيزگان، كساني كه ناراستي و بد كرداري مي كنند مسلماً پشيمان مي شوند آنان لذت مي برند و بعد به ندامت مي رسند اين چه فايده اي دارد!؟ • آنكس كه بر خلاف علم خود سخن مي گويد دروغگو است و آن كس هم كه برخلاف جهل خود سخن مي گويد دروغگو است. • يك عمل بد همچون يك زخم است مي خارد و تير مي كشد و خود را ظاهر مي سازد و با صراحت سخن مي گويد كه من بيمارم اما يك انديشه ي پست شبيه قارچي است كه مي خزد و خود را پنهان مي كند و ظاهر نمي گردد مگر آنكه در هنگامي ،تمام بدن را با خود پژمرده وفاسد سازد. • طبيعت همه كس بيش از حد لزوم آشكار نيست و بسياري از اشخاص در مقابل ما شفاف و بي پرده نيستند و به همين دليل نمي توان درداخل آنها نفوذ كرده و روشنايي را تراوش داد. • اگر دوستي نسبت به شما بدي كرد بگويي : ((من تورا نسبت به آنچه در حق من كردي مي بخشم ، ولي تو اين بدي را در حق خود كردي واين را من چگونه مي توانم بخشيد؟)) • در پس هر كژانديشي و كژرفتاري شكستي هست. • شخص گناهكار و گمراه ممكن است چندي با كردار زشت خويش شهرت و آوازه اي به دست آورد ولي اي هستي بخش ، تو از روي خرد و حكمت خويش همه چيز را به ياد داري و نسبت به انگيزه ي هركس داوري خواهي كرد. • به راستي نيت پليد و كردار زشت بزهكار است كه او را گرفتارزندگاني نكبت بار و عذاب وجدان خواهد ساخت. درباره ي شهرياري جهان و رستگاري • بشود كه اهورا مزدا از راه شهرياري خويش همه ي آن توانايي را ارزاني دارد تا ما انبوه مردم را به دستياري راستي و منش نيك آباد گردانيم. • من پاداشي را كه براي خود و ياران خويش مي خواهم؛همانا رسيدن به خداست. • كسي كه به گفته هاي اهورايي گوش مي دهد؛با كردار نيك خود به رسايي و جاودانگي و در نتيجه به اهورا مزدا مي رسد. • اميد كه از كساني شويم كه اين زندگي را تازه مي گردانند. • رستگاري براي همه است. منتها دانا به آرزوي خود به آساني مي رسدو نادان به خواري. • در ميان مردمان كششي ناپيداست كه آنها را به هم مي پيوندد. • هر كس براي رستگاري و پيوند با خدا راهي دارد و من نيز راهي دارم.راه من راه آباداني خانه و شهر و كشوراست. • كسي كه به سوي راستان رو كند ، جايگاهش در روشنايي خواهد بود. • توانگري به شرطي خوب است كه انسان را به خدا نزديكتر كند آنهم در كمك به فقرا . • هر گاه مي خواهيد به خداوند و رستگاري دست يابيد نخست بكوشيد تا ديگران را راهنمايي كنيد وآنان را از اشا(راستي ودرستي) بياگاهانيد. • براي شناختن خداوند ، نخست بايد ضمير و وجدان و آيينه ي روان آدمي صاف و روشن گردد. • خوشا به حال آنان كه دست در دست راهبري نيك انديش دارند و به پاداش و رستگاري نيك مي رسند و بدا به حال آنان كه راهبرشان دروغگويي بيش نيست. • دانايي و كسب آن و معرفت به طبيعت ، شناخت خداونداست و عبادت با خلوص. . • كسي كه از روي ايمان با من است(نه از روي خواسته)ودين پذيرفته ،بي گمان به خوشبختي و رستگاري خواهد رسيد. • آموزش من اين است كه اين زندگي به وسيله ي اشا پرورده و نيكو وبه كام شود و اين طريقي است كه از اهورا مزدابراي رستگاري بشربر من آشكار است. • يك فرمانرواي خوب بر پايه ي قانون اشايي(راستي)بايد شهرياري كندو رفاه و امنيت مردم را درنظر داشته باشد. • راستان به راهي مي روند و كژان به راهي ، راستان آسايش بخش وكژان رنج افزون زندگي اند. • در پرتو راستي ، زندگي آدمي سراپا روشنايي ، فروغ ، آسودگي، مهرو دوستي مي شود و رستگاري وعده ي دوري نخواهد بود. • زندگي اجتماعي ، وابسته به كيفر و پاداش است. • نبودن كيفر و پاداش شايسته ، زندگي را به هرج و مرج و تباهي مي كشاند. • سلطنت اهورايي ويژه ي كسي است كه درويشان و بينوايان را دستگيري كند. • كسي كه به سوي پاكي و راستي رود(پارسايي را پيشه ي خود سازد)جايگاهش سراي روشنايي خواهد بود ولي شخص دروغگو و بدكارزمانه دراز را با شيون و افسوس در تيرگي بسر خواهد بود. • دانايي كه آيين راستي را گسترش دهد و مردم را از پيام مقدسي كه آنها را به رسايي و جاودني و حقيقت رهنمون است آگاه سازد از بهترين خوشبختي برخوردار خواهد شد.چنين شخصي بي گمان از نيروي اهورايي كه در پرتو منش پاك افزايش مي يابد بهره مند خواهد گرديد. درباره ي شجاعت • شجاعت هر گونه سرگيجه را كه از ديوار پرتگاه اهريمن و اميال ناراستي به انسان دست مي دهد نابود مي سازد. • هر قدر انسان عميق تر به زندگي نگاه كند عميق تر به درد و رنج نگاه مي كند. • براي خوب ديدن بايستي انسان از خود نظر برگيرد. • روشنفكران و شجاعان در بين اشخاص خاموش ، ظاهراً خاموش اند آنها در واقع عاقلترين هستند چرا كه روح ژرفي دارند و صاف ترين آبها در مقابل آنها هيچ اند. • من شجاعت را دوست مي دارم، ولي شمشير زن بودن كافي نيست،شخص بايد بداند شمشير خودرا بر عليه چه كسي به كار برد. • اگر احساس مي كنيد وازده و بي فايده مي باشيد لا اقل شجاع باشيد. درباره ي غرور و افتخار • تنبيهات براي يك متهم بي گناه، افتخار باشد چرا كه ايمان او را به ظالم بودن محتسب محكم تر مي كند. • اگر كسي در حق شما نفريني كرد در حق او مرتكب پاسخي نشويد فقط در نفرين كردن او به خويشتن همداستان شويد تا هم او شرمنده شود وهم شما به بزرگواري خويش افتخار كنيد. • چه كسي است كه مغلوب پيروزي خويش نشود؟ • از داشتن دشمنان به خود مغرور باشيد. درباره ي نفي خونريزي و خشونت • خشم را با خرد و انديشه از ميان ببريد. • اي اهورا مزدا،به روان كفرينش از راستي و پاك منشي صلح اعطا بفرما. • خشم و كين از دل بيرون كن و مهر و نرمي را به جاي آن بنشان. • جنگ از ديدگاه من پليد ترين ، بدترين ، زيانبارترين و تبهكارترين كارها است. • هر كس جنگ را آغاز كند، يك درنده خونخوار و تبهكار است. • ميان تن و روان پيوندي بسيار نزديك ، استوار ، سخت و جاودانه است. اگر كسي تنش رنجور شود روانش نيز رنجور مي گردد. • من با هيچكس بر سر كيين و باوري كه دارد(حتي اگر بت پرست باشد)نمي جنگم و خون وي را نمي ريزم چرا كه خداي هر كسي همان است كه خرد او به او مي نماياند. • كار من آموختن است نه ستيزه كردن. • بشود كه فرمانبرداري بر نافرماني و كشتي بر جنگ و سخاوت بر بخل چيره گردد. • ستيز من تنها با تاريكي است و براي ستيزه و نبرد با تاريكي هم، شمشير روي تاريكي نمي كشم ، چراغ مي افروزم و اين را بدانيد كه اگر بر سر ايمان و عقيده ميان مردمان جنگ پيش كيد چون خردها متفاوت است و متنوع بر سر كيش و دين ، دنيا به نابودي كشيده مي شود. • مردمان كژانديش و كژمنش را نيز بايد به ديده ي بيمار نگريست وبايد به درمان آنها برخاست. نه به آزار و شكنجه وكشتن آنها. • بزرگترين قرباني كه آدمي مي تواند به پروردگار خود تقديم كند يك قلب پاك توبه كرده است. • خشم و نفرت را از خود دور كنيد و اجازه ندهيد انديشه هايتان به خشونت و ستم گرايش پيدا كند. به منش پاك و مهر و محبت دلبستگي نشان دهيد. • صفات بد و زشت را از خود برانيد ، به ويژه خشم و نفرت را. • در مبارزه و پيكار با ظلم و ستم ، مصمم و با اراده باشيد يعني هيچ گاه ستم و ظلم را نپذيريد. • خون بدترين شاهد براي اثبات حقيقت است. خون ، پاكترين شرايع را زهر آلوده نموده و آن را به گمراهي و كينه اي قلبي مبدل مي سازد. • كساني كه به خاطر گذشته ي رقت بارشان از ((حال)) انتقام مي گيرند نام عملشان درواقع يك توجيه و حماقت است. • بسياري از دشمني ها ، جنگ ها ، خونريزي ها وخشم ها از بي خردي و تاريكي انديشه پديد مي آيند. • دين مزديسنا را مي ستاييم كه جنگ را براندازد و اسلحه را به كنار بگذارد و به ختودت(ايثار واز خود گذشتگي) امر كند. درباره ي نيكي به طبيعت • كسي كه دانه اي را در زمين بكارد اشويي(نيك مردي) كاشته است وعبادت به جاي آورده است. • هوا،خاك،آب و آتش را آلوده نكنيد. • زمين را چون تن و روان خويش پاكيزه و سالم نگه داريد. • ميوه ي نارس را از درخت نچينيد. • هيچ درختي را نبريد مگر آنكه درخت ديگري را به جاي آن بنشانيد. • هر كسي كه در راه پيشرفت و سازندگي جهان و طبيعت و استقرارراستي كار كند سوشيانت و نجات دهنده است. • هنگامي كه ستم و زور بر زندگي مردمان چيره مي شود، ستمكار وزورگو براي استوار كردن بدكاريش ، يك جنگ افزار بزرگ در دست دارد ؛ و آن فريب كاري است. • دروغ سرچشمه ي همه ي بدي ها ، پستي ها ، پليدي ها ، و فريبكاري هاست. • فريب سر آغاز خشم است. • آدم فريب خورده از دريافت منطقي وا مي ماند و به كژانديشي مي افتد. • اي مردان واي زنان كوشش كنيد كه به اين حقايق توجه داشته باشيد،از دروغ كه همان زندگاني مادي و وسوسه انگيز است پرهيز كنيد واز پيشرفت ريا و فريب جلوگيري نماييد. پيوند خويش را با دروغ بگسليد و بدانيد آن خوشي و سروري كه درراه نادرست و به قيمت بدبختي و بيچارگي ديگران به دست كيد جز رنج افسوس به بار نخواهد آورد و تبه كاران و دروغ پرستان كه در پي تباهي درست كردارانند ،براستي زندگي معنوي و كرامش روحي خود را ازبين خواهند برد. • هواخواهان دروغ كوشش دارند پارسايان و پرهيز گاران را از پيشرفت به سوي هدفهاي مقدس خويش يعني راستي و درستي و آباداني شهر و كشور بازدارند.آنها با كردار خصمانه ي خود به زشتي و تباهكاري مشهورند.اي مزدا كسي كه با تمام نيرو و وجودش بر عليه هواخواهان دروغ پيكار كند ، او جهان آفرينش را به راه خرد و دانش حقيقي رهبري خواهد كرد. درباره ي شاعران و آزادي • روح شاعر در پي تماشا مي گردد.حتي اگر اين تماشاچيان او را سنگ بزنند باز هم به تماشايشان مي نشيند و به حماقتهايشان مي خندد. • تنها شاعرانند كه عاشقند وتنها،عاشقانند كه شاعرند. درباره ي مرگ • شخص موفق چون يك فاتح بدرود حيات مي گويد در حالي كه اطرافش را كساني احاطه كرده اند كه با وي هم عهده شده و اميدوار به آينده اند. • در هنگام مرگ ، روح و فضيلت شما بايد حالت آخرين تابش خورشيد را در هنگام غروب داشته باشد و هيچ لغزشي و لرزشي نداشته باشيدو گرنه مرگ بر شما فاتح مي شود و مسخره تان مي كند. • بر حذر باشيد تا مبادا يك بناي ياد بود،شما را در زير خود منهدم سازد. • از زنان بپرسيد!هيچ كس براي لذت و خوشي زاده نمي شود و هيچ كس براي ناله و شيون نمي ميرد،آنچه هست دنياي زندگان است. لذت در كنار اندوه معني و ارزش مي يابد.پس زندگي را دريابيد،پيش ازآنكه او شما را بربايد. درباره ي حرص و مال اندوزي • ثروت و توانگري بي تناسب موجب فساد مي شود. • فزون خواهي آدمي است كه وي را از سرشت راستين خودش جدا مي كند. درباره ي قدرت طلبي و شهوت پرستي • قدرت وقتي خوب است كه مرد قدرت ، قدرت خود را صرف بهبود زندگي مردم بنمايد.به همين سبب مسئوليت يك فرمانروا بسيار سنگين است. • از بدي ها،سه چيز بدتر از همه هستند : شهوت پرستي ، قدرت طلبي و خود خواهي. • قدرت طلبي،خرمگس موزيي است كه روي پر مدعاترين مردمان ، با لجاجت تمام مي نشيند. • قدرت طلبي،بلاي آتشين سنگدل ترين مردمان و بي رحم ترين عذابي است كه قسي ترين مردم را براي خود ذخيره كرده است. درباره ي چاپلوسان • زننده ترين حيواناتي كه من تا كنون شناخته ام چاپلوسانند ، آنها ازدوست داشتن سر در نمي كورند و تقليد عاشق شدن را مي كنند. درباره ي تنهايي • يك نوع تنهايي است كه پناه و مأمن بيماران است و يك نوع تنهايي ديگري هست كه انسان را از كسيب بيماران در امان مي دارد. • تنهايي مي تواند قابله ي زادن انديشه ي بزرگ باشد. • جايي مي تواني به تنهايي ات اعتماد كامل كني كه پندار نيك (هومت) در آنجا خانه دارد. • اهريمن نيز به تنهايي پناه مي برد،اما تنهايي او به معناي شكست است و تنهايي تو به معناي ممتاز بودن. • تنهايي مدرسه اي است (مكتبي است) كه همه ي انسانهاي بزرگ در آن تحصيل كرده اند. • تنهايي ات بزرگ و بزرگتر مي شود اگر از آن بگريزي ، پس در آن بمان ، اما بتاز و عصيان كن. درباره ي بلند پروازي • هر آن كس كه مي خواهد پرواز كند يا پرواز كردن را بيا موزد ابتدا بايستي ايستادن ،راه رفتن ، دويدن ،صعود كردن و رقصيدن را ياد بگيرد. • اگر بلند پروازي باعث گردد انسان از واقعيات زندگي روزمره دور شود آن بلند پروازي ، تبديل به كوته نظري مي شود. • حسن بلند پروازي در اين است كه انسان را پر جنب و جوش نگاه مي دارد. • بلند پروازي باعث كشفيات جديدي مي شود حتي كشف اين كه، توانايي مان براي درك فضايي غير متعارف چگونه خواهد بود! • بلند پروازي بايد بر پايه ي ظرفيت انسان ها باشد. • آن قدر عيب كه در بلند پروازي هست در كوته نظري نيز وجود دارد.همچنان كه انسان بلند پرواز اوج مي گيرد و موجودات بيشتري را مي بيند به مراتب همه چيز و مخصوصا" انسان ها را شبيه نقطه هاي كوچكي در خواهد يافت كه آرام آرام از خاطره اش محو مي شوند. درباره ي پاكيزگي • براي آدمي در زندگي ، پاكي بزرگترين خير است.اين پاكي همان پاكي است كه از قانون مزدا به دست مي آيد. • پاكي و پاكيزگي قانون مزديسني است.  برگرفته از رازهاي دل

21.بي وقفه آزاد بوده ام تا هرگز نتواني از من جزميتي بنا نهي. اگر بخواهي چنين کني، فقط خود را ديوانه کرده اي! ارثيه واقعا وحشتناکي براي محققان بجا گذاشته ام! از حرفهاي من چيزي نخواهند فهميد!! همين خوب است که کسي نميتواند آئين يا کيش خاصي از من بسازد. نه! اين ناممکن است... واژه هايم تو را مي سوزانند، ولي نميتواني هيچ گونه الهيات يا جزميتي از آنها بسازي. ميتواني راهي براي زندگي بيابي ولي نه جزميتي تا با تکيه به آنها موعظه کني. ميتواني شراب شورش را از اين جام بنوشي ولي نميتواني درونمايه اي انقلابي را با تار و پود آنها ببافي. واژه هايم تنها آتش بپا نمي کنند! اينجا و آنجا باروت را نيز چاشني آنها کرده ام تا براي قرنها انفجار ايجاد کنند! بيش از آن که لازم است باروت ريخته ام تا انفجار محتوم باشد! آنکس که ميخواهد از من کيش خاصي بيافريند، کمابيش با هر جمله اي به دردسر خواهد افتاد!


22.تو خواهان قدرتی تا آزار برسانی. و گرنه عشق کافیست، مهربانی کافیست


23.اگر نتوانی تنها باشی، پیوند تو دروغین است. این تنها نیرنگی است تا از تنهایی فرار کنی، همین و بس


24.بگذار بگویم که در جامعه ای غیر آزاد میتوانی آزاد باشی، در جهانی سیاه بخت، سعادتمند باشی. مانعی از سوی دیگران نمیتواند وجود داشته باشد، میتوانی دگرگون شوی


25.ذهن تنها زمانی در صحنه می ماند که به تمامی در چیزی نباشی. در هر کار و هر چیز، تام و تمام باش تا ذهن نتواند حتی برای لحظه ای تو را آزار دهد


26.عشق چنان از احترام سرشار است که آزادی را هدیه می کند. و اگر عشق آزادی به همراه نیاورد، عشق نیست؛ چیز دیگریست


27.نخست راه را برو، سپس با تمام وجود خود را در آن دریاب - فقط بعد از آن است که میتوانی دستان دیگری را بگیری و راه را به آن نشان دهی


28.مکاشفه بخوانش، آگاهی یا چیز دیگر، اینها نام های بیش نیستند، اما سکوت محض است که ذات و جوهر است. هیچ چیز در تو تلاطم را باعث نمیشود،هیچ بادی در تو موج ایجاد نمیکند و در این حالت است که به ملکوت قدم میگذاری


29.زندگی راه های خود را میجوید. لحظه ای که شروع میکنی همه چیز را مدیریت کنی، آنها را ضایع میکنی. بگذار زندگی آزاد باشد


30.زندگی آزاد از تضاد هاست. تمامی تضاد ها مکمل یکدیگرند. راست بدان که روز و شب مکمل یکدیگرند، زندگی و مرگ نیز چنین اند

1.شجاع ادمي است كه ميترسد , اما عليه ترسش اقدام ميكند ; ولي ترسو ادمي است كه ميترسد اما با ترسش سر ميكند . با هم تفاوت ندارند , هر دو ترسو هستند . شجاع ادمي است كه علي رغم ترسش پيش ميرود , ترسو ادمي است كه دنباله روي ترس خود است . اما يك ادم كامل نه اين است و نه ان ; او فاقد ترس است و بس


2.مردم ميگويند عشق كور است زيرا نميدانند عشق چيست .من به تو ميگويم كه فقط عشق چشم دارد به غير از عشق همه چيز نا بيناست


3.همه تلاش دین این است: چطور ذهن را کنار بگذار و به سوی زندگی حرکت کن چطور ساز و کار تکراری را ترک کن و چطور به پدیده ی همیشه تازه و همیشه سبز هستی قدم بگذار


4.مرگ تنها برای آن عده زیباست که زندگی خود را زیبا سپری کرده اند آنان که از زیستن نهراسیده اند، آنان که به قدر کافی شهامت زندگی کردن داشته اند، مرگشان جشن است


5.ژرف زندگي كن، از ته دل زندگي كن، يكپارچه با تمام وجود به طوري كه وقتي مرگ در زد آماده باشي... آماده چون ميوه ايي رسيده براي فرو افتادن از درخت. تنها نسيمي ملايم مي وزد و ميوه فرو مي افتد؛ گاه حتي بدون هيچ نسيمي، ميوه به سبب سنگيني و رسيدگي از درخت مي افتد. مرگ نيز بايد چنين باشد و اين آمادگي بايد با زندگي كردن فراهم آيد...


6.همه باورها خفه كننده اند و همه سر سپردگي ها به تو كمك ميكنند تا زنده واقعي نباشي، آنها موجوديت تو را مي ميرانند


7.زندگی نه کیفر که پاداش است.با فرصت عظیمی که برای رشد یافتن دیدن دانستن درک کردن و بودن به تو ارزانی داشته اند تو را پاداش داده اند.من زندگی را روحانی میخوانم.در حقیقت از دید من زندگی و خدا مترادف یکدیگرند


8.واقعی تر زندگی کن. نقابها را کنار بگذار . آنها بر قلبت سنگینی میکنند. همه ی ریاکاریها را کنار بگذار .عریان باش البته خالی از دردسر نخواهد بود اما همین دردسر ارزش آن را دارد زیرا تنها پس از آن دردسر است که رشد پیدا میکنی وبالغ میشوی


9.دلسوزی تنها هنگامی سر بر می آورد که بتوانی ببینی که همه با تو خویشاوندی دارند.دلسوزی تنها هنگامی پدید می آید که ببینی تو عضوی از همه و همه عضوی از تو هستند.هیچ کس جدا نیست.وقتی توهم جدایی کنار رفت دلسوزی سر بر می آورد


10.عشق نخستین گام به سوی خداست و تسلیم آخرین گام .... و این دو گام کل سفر است

آنکه اعتماد می‌کند... مهم نیست که به چه چیزی اعتماد می‌کند، همین اعتماد حاکی از معصومیت اوست. حتی اگر بدلیل اعتماد، فریب بخورد، مهم نیست، چون ارزش اعتماد بسیار فراتر از چنین فریبی است. می‌توانی همه چیز را از او بگیری، ولی اعتماد را هرگز.

ژرف زندگي كن، از ته دل زندگي كن، يكپارچه با تمام وجود به طوري كه وقتي مرگ در زد آماده باشي... آماده چون ميوه ايي رسيده براي فرو افتادن از درخت. تنها نسيمي ملايم مي وزد و ميوه فرو مي افتد؛ گاه حتي بدون هيچ نسيمي، ميوه به سبب سنگيني و رسيدگي از درخت مي افتد. مرگ نيز بايد چنين باشد و اين آمادگي بايد با زندگي كردن فراهم